من برگشتم خونه...
یک شنبه 7/مهرماه/1392 سلــــــــــــــــــــــــــــــام به همه ی دوست جونای خودم... ما بعد از یک ماه ایران گردی برگشتیم خونمون... با کلی عکس و خاطره از سفر . این پست کامل شد... روزای آخر مرداد ماه با بابائی تصمیم گرفتیم که یک هفته زودتر بریم سفر در نتیجه چمدان ها رو بستیم و سوار ماشینمون شدیم و راهی شاهین شهر شدیم،بعد از یکی دو روز استراحت در شاهین شهر با مامان بزرگ و خاله سارا و دائی رضا تصمیم گرفتیم بریم شمال ... دوباره چمدان ها رو بستیم به اضافه کلی وسایل مورد نیاز در سفر و راهی شمال شدیم... در طول راه آرینا همش نگران این بود که ن...