آریناآرینا، تا این لحظه: 13 سال و 9 ماه و 21 روز سن داره

آرینا دختر مو فرفـــــــــری

حرف های قلمبه سلمبه 1391

چهارشنبه ٢٣/اسفند/١٣٩١ عزیزکم ، دختر نازم دوتائی کنار هم نشستیم که یدفعه بلند میشی و رو می کنی به من و میگی : عزیزم می خوام برات شام بیارم...                          مامانی : جاااااااااااااان... توضیح کوتاه ( به هر وعده غذائی میگی شام)     مامانی : آرینا می خوام ببرمت بیرون بگردیم... آرینا : بذار آرایش کنم ... مامانی : جااااااااااااااان... چندروز پیش مانتو جدید پوشیدم ... آرینا : مامانی ، زیبا ...
21 خرداد 1392

من به هوش اومدم...

سه شنبه 21/خرداد/1392 آرینا و آیسانا مشغول پلیس بازی...   آیسانا:دستش رو به شکل تفنگ در آورده و میگه : کیو کیو... آرینا : غش می کنه و خودشو روی زمین می ندازه...   آیسانا: دوان دوان می ره دکتر بیاره... دکتر میاد بالای سر آرینا.....مثلا...    بین صحبت های آیسانا و آقای دکتر ، یکدفعه آرینا از سرجاش   می پره بالا و میگه : من به هوش اومدم... مامانی : به هوش اومدوووووم... وقتی از آرینا می پرسم این حرفا رو از کجا یاد می گیری جواب می ده از بیرون... مامانی :           &nb...
21 خرداد 1392
1