آریناآرینا، تا این لحظه: 13 سال و 10 ماه سن داره

آرینا دختر مو فرفـــــــــری

حرف های قلمبه سلمبه 1391

1392/3/21 20:25
نویسنده : مامان آرینا
1,012 بازدید
اشتراک گذاری

چهارشنبه ٢٣/اسفند/١٣٩١

عزیزکم ، دختر نازم

دوتائی کنار هم نشستیم که یدفعه بلند میشی و رو می کنی به من

و میگی : عزیزم می خوام برات شام بیارم...

                         مامانی : جاااااااااااااان...

توضیح کوتاه ( به هر وعده غذائی میگی شام)

 

 

مامانی : آرینا می خوام ببرمت بیرون بگردیم...

آرینا : بذار آرایش کنم ...

مامانی : جااااااااااااااان...

چندروز پیش مانتو جدید پوشیدم ...

آرینا : مامانی ، زیبا شدی ، خوشگل شدی...

مامانی : جااااااااااااان...

جدا کننده متن, جدا کننده متن جدید, جدا کننده متن زیبا, انواع جدا کننده متن, عکس جدا کننده متن

در ادامه...

 

همین طور که  آستین های شلوارتو (منظورت پاچه های شلوارته)

  می زنی بالا...

مامانی : داری چکار می کنی؟؟؟

آرینا : می خوام ببرمت حمام...

مامانی : جاااااااااااااان...

مشغول تماشای سی دی تام و جری هستی وقتی سی دی

تمام میشه ...

آرینا : با حالت رضایت بخشی میگی جالب بود...

مامانی : جاااااااااااااان

برس سر مامانی رو میاری و شروع می کنی به شونه کردن

موهای مامانی...

آرینا : دارم موهاتو شونه می کنم که خوشگل بشی...

مامانی : جاااااااااااااان...

اگه راست میگی بذار من موهاتو شونه کنم خوشگل تر بشی...

توضیح کوتاه (آقای کوئی همسایه و صاحب خانه ما )

آرینا : مامانی منو ببر خونه آقای کوئی...

مامانی : واسه چی ؟؟؟

آرینا : می خوام برم ببینمش...

مامانی : جاااااااااااااااان...

حالا آقای کوئی بهت آدامس می ده دلیل نمی شه وقت و بی وقت

بری خونشون!!!

از خونه آیسانا برگشتی خونه دنبال راهی هستی که دوباره بری خونشون

آرینا : قیچیم ، قیچیم ، خونه آیساناست برم بیارمش

مامانی : حالا دیگه وقته خواب بعدا برو بیارش

آرینا : آخه نی نیم داره  ددئی (گریه )می کنه...

مامانی : جاااااااااااااااان.... 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (8)

یاس
24 اسفند 91 3:38
الهی من فدای این حرف زدن قلنبه سلنبه ات بشم. جیگر خاله میمیرم برات. پگاه جونم، منم تا میرم جلوی آینه پارسا میگه مامان میخوایم بریم بیرون؟ این بچه ها آبرو برن. میبوسمتون.دلم براتون تنگید.
lمامان زهرا دختر دوست داشتنی
24 اسفند 91 13:43
دوست گلم این آخرین باری که تو سال 91 مهمون خونه ات میشم سال نو پیشاپیش مبارک .بهترین سال را برات آرزو مندم . دعا برای ظهور آقا امام زمان (عج) در موقع تحویل سال یادتون نره. با پست های آخر 70 تا 73 سال 91 بروزیم.
مامان نادیا و نلیا
25 اسفند 91 9:54
اااای جوووونم دخملک باهوش و بامزه و ناز مامان جونش ما هم آپیم
ماناز
25 اسفند 91 16:48
دوست خوبم سلام وممنون که به ما سرزدید.مثل این که دختر گلی هم داره شیرین کاری هاش زیاد میشه .تازه به دل ما میرسید دیگر. بالاخره دختر ها خیلی مهارت در این کارها دارند من که بعضی وقتها مقابل حرفهای دخترم کم می اورم.امیدوارم سال جدید همراه با کارهای جدید وشیرین دختر با نمک خودم ارینا خانم گل باشه وکنار مامان وبابا سالم وسرحال وخندان باشد.
مامان دینا جون
28 اسفند 91 21:03
وای خدای من اخه تو چقدر نانازی ارینا عسلی دلم میخواست پیشم بودی میچلوندمت وروجک شیرین زبون
مامان ملینا
28 اسفند 91 22:55
ای جانم با این حرف زدن شیرینت . ماشالا به این هوش و ذکاوت. خاله جون وقت کردین به ما هم سر بزنین
زهره مامان آریان
1 فروردین 92 8:03
الهی آدم هنگ می کنه از شنیدن بعضی حرفاشون. ماشالله به ا آرینا باهوش و شیرین زبون
مامان خمبل و فنقول
12 مرداد 92 3:30
ماشالله



مرسی خاله جون.