یک فنجان چای یخ کرده...
سه شنبه ٧/خرداد/1392
شده تا حالا بعد از انجام کارای خونه یک فنجان چای
برای خودتون بریزین
و از خوردن یک فنجان چای داغ لذت ببرین؟
.
.
.
همین که می خواین چائی رو نوش جان بکنین...
دختر کوچولوتون میگه مامان بیا ، بیا...
ببین به موهام گیر زدم خوشگل شدم...
لباس عروسم رو تنم می کنی ؟
به موهای نی نی م هم گیر می زنی خوشگل بشه...
مامانی شکلاتم می خواماااا...بهم می دی؟
مامان بیا ، بیا...بدو ، جی جی (جیش )دارم...
مامان می بریم پارک؟
مامان ، مامان ، مامان،....
و همین طور ادامه داره تا اینکه یک آن
متوجه می شین یک فنجان چائی برای خودتون
ریخته یودین...
وقتی می خواین چای رو نوش جان کنین،
چائی دیگه سرد سرد شده ، یخ کرده...
.
.
.
همین طور که چائی یخ کرده رو می خورم
به خودم می گم زندگی یعنی همین...
خوردن یک فنجان چائی یخ کرده کنار
بهترین دختر دنیا ...
چقدر این چائی می چسبه.
"عزیزم خیلی دوست دارم با تمام وجودم"