شیرین پلو...
یک شنبه 23/تیرماه /1392
برنج رو پاک کردم ، ریختم داخل ظرف و بعد از شستن برنج .....
مقداری آب ریختم داخل ظرف برنج و رفتم داخل اتاق تا کمد لباسای
آرینا گلی رو که همشو بهم ریخته بود مرتب کنم...
چند دقیقه بعد...
.
.
.
از اتاق اومدم بیرون و رفتم داخل آشپزخونه...
دیدم در ظرف شکرا بازه؟؟؟؟
جلوتر که رفتم دیدم آرینا خانـــــــــــــــــــــم تمام شکرا
رو ریخته داخل ظرف برنج....
مامانی : آرینـــــــــــــــــــــــــــــــا ، چکار کردی مامان؟!؟!؟
آرینا با کمال خونسردی : مامانی ، شیرینش کردم ، خوشگلش کردم...
مامانی : دست درد نکنه مامانی ، خیلی خوشگل شـــــــــــــده...!!!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی