شکلات ...

شنبه 29/تیرماه/1392

بعد از افطار برای خودم و بابائی چائی ریختم و مشغول

صحبت شدیم...

همین که سرمو آوردم پائین تا فنجان چائی رو بردارم

دیدم 3 تا شکلات کنار فنجان منه و 3 تا شکلات کنار

فنجان بابائی ...

در فاصله یک متری من و بابائی ...

.

.

.

آرینـــــــــــا و 3 تا پوست شکـــــــلات کنارش...

مامانی : به نظره شما دیگه حرفی واسه گفتن می مونه!!!

وروجک برای اینکه خودش 3 تا شکلات بخوره واسه من

و باباش هم 3 تا شکلات گذاشته تا من حرفی بهش نزنم...

یه جورائی حق سکوت ،حالا خوبه انصافو رعایت کرده

قربونش بـــــــــــــرم...

رای تپـــــــــل

در ادامه سورپرایز عمو علی...

عمو علی زحمت کشیدن و  عکس آرینا گلی رو

طراحی کردن...

مرسی عمو علی خیلی زحمت کشیدین...

http://yagot1000.niniweblog.com