خودم براشون اسم گذاشتم...
دوشنبه 21/اسفندماه/1391
این اسم ها رو خود خودم روی وسایلم گذاشتم
خیلی هم دوسشون دارم.
(کلاه جشن تولد)
در ادامه...
لیوان لاک پشت...
لیوان کواک...
(لیوان اردک)
قاشق طوطو ،چنگال طوطو...
عمرا اگه بدون اینا غذا بخورم..
تتاب عر...
(کتاب حیوانات اهلی)
تتاب بابائی...
(کتاب بابائی)
نی نی کوچولو...
لباس عچوچی...
(لباس معروف عروسی)
و با معرفی شخصیت خیالی آرینا که به واقعیت تبدیل شده...
آقا بیگولی...
(قابل توجه عمه لیلا)
امروز برای اولین بار صدای دوست عزیزم یاسی جون رو شنیدم و کلی با هم
صحبت کردیم و هر چند دقیقه یه بار شما گوشی تلفن رو ازم می گرفتی و
می گفتی می خوام صحبت کنم، از خرید لباس عید گرفته تا اینکه انگشت
دست آیسانا رو پشه نیش زده تا اینکه کفشای یک سالگیت دیگه اندازت
نیست و لباسای عیدتو جلوی گوشی تلفن گرفتی و نشون خاله یاسی
دادی و به بهانه اینکه می خوام حال پارسا رو بپرسم کلی با خاله جون
صحبت کردی.