آریناآرینا، تا این لحظه: 13 سال و 9 ماه و 30 روز سن داره

آرینا دختر مو فرفـــــــــری

بورااااااااااااا(هورااااااااااااا)

سلام مامانی دوباره برگشتیم به دنیای کودکی خودمون... خیلی دلم تنگ شده بود این چند روز اینترنتمون قطع شده بود و دسترسی به اینترنت نداشتم تا دیشب که وصل شد.به قول آرینا بوراااااااااااااااااا...(هورااااااااااااا) آرینای مامانی این روزا اینقدر شیرین زبون شدی که مامانی می خواد درسته قورتت بده ، حتما سر فرصت میام و همشو واست می نویسم. بذار اول از آخرین خاطره  شروع کنم.... دیشب با مامانی مشغول بازی بودی که بهم گفتی مامانی بچین (بشین ) مامانی هم نشست ... بعد بلند شدی ایستادی... و می خواستی به مامانی بگی که بایسته ... اما برات مشکل بود که بگی مامانی بلند شو بایست... بعد از چند ثانیه فکر کردن به مامانی گفت...
9 مرداد 1391

دندون ناز و تازه

  دندون ناز و تازه    ابری که بارون داره                             آرینا دندون داره        دندون ناز و تازه                                 آرینا بهش می نازه میگه مامان قشنگن                   &n...
1 مرداد 1391

ماه ضیافت الهی مبارک

     خالق من "بهشتی "دارد ، نزدیک ،زیبا ، و بزرگ و "دوزخی " دارد ، به گمانم کوچک و بعید و در پی دلیلی ست که ببخشد ما را ، گاهی به بهانه یک دعا در حق دیگری .... شاید امروز آن روز بی دلیل باشد. دعا گویت هستم ، دعایم کن . رمضان مبارک... ...
31 تير 1391

سلاااااام...

سلام به دوستای گل خودم ما بعد از یک غیبت چند روزه دوباره برگشتیم.خیلی خبر دارم که سرفرصت میام و می نویسم .دلم برای دوستای گلم و نی نی های نازشون یه ذره شده....                              ...
30 تير 1391

پریدن تو بغل مامانی به سبک آرینائی....

دخترکم ، آرینا امروز همین طور که با هم مشغول بازی بودیم مامانی گفت : آرینا بپر تو بغل مامانی .... شیطون بلای مامانی ، شما هم نه گذاشتی و نه برداشتی بلافاصله همین طور که روی پاهات ایستاده بودی   پریدی بالا و وقتی پاهات اومد روی زمین ،   دستای کوچولوتو حلقه کردی دور گردن مامانی ... مامانی  که مرده بود از خنده  گفت فدای دختر حرف گوش کنم که اینطوری می پره  تو بغل مامانی ، به سبک آرینائی...!!! ...
25 تير 1391

مادر.....

خوشگل خانم مامانی ،آرینا جونم مامان بزرگ بخاطر تولد شما این روزا مهمون خونه ماست... روز اولی که مامان بزرگ اومد خونمون شما اول یکمی تعجب کردی  آخه بخاطر اینکه ازشون دوریم و چند ماهی طول می کشه تا دوباره همدیگرو ببینیم چهره ها یادت می ره و ٥ دقیقه اول یکمی غریبی می کنی اما چون شما دختر خون گرم و مهربونی هستی زود صمیمی می شی. روز اول وقتی می خواستی مامان بزرگ رو صدا کنی.... آرینا  : بابائی ، بابائئئئئئی ... مامانی :بابائی !!!!!!! آرینا ، بابائئئئئئئئئئئی ؟؟؟؟ آرینا یکمی فکر می کنی و همین طور که به مامان بزرگ نگاه می کنی میگی : مادر.... اینم یکی از مشکلات دوری دیگه ...      ...
19 تير 1391

به خونه جدید ما خوش اومدین...

سلام به همراه های همیشگی خودم ما در حال اسباب کشی از خونه قدیمی به خونه جدید هستیم. یک اسباب کشی اینترنتی ....                                                           مدتی بود که وب قدیمی آرینا دچار مشکل شده بود و در مرورگر اینترنتی فایر فاکس باز نمی شد.             تعدادی از دوستان  نمی ...
18 تير 1391

نی نی شکلک ممنون....

پست اختصاصی برای مدیریت نی نی شکلک سلام دوست عزیزم  زمانی که  در مسابقه نی نی خانه دار شرکت کردم اصلا فکرشم نمی کردم دوم بشم اما به لطف دوستای عزیزم ما جز برنده ها بودیم. و امروز آرینا یکی از قشنگترین هدیه های روز تولدشو از نی نی شکلک گرفت یک بنر متحرک زیبا با یک متن زیبا .... عزیزم خسته نباشی و ممنون بابت هدیه زیباتون. تقدیم به شما                 ...
18 تير 1391